جای تو ...
دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ب.ظ
در کوچهباغ دلم ،
کسی قدم نمیزند ... ؛
جای تو چه خالیست ... ؛
در کوچهباغ دلم ،
کسی قدم نمیزند ... ؛
جای تو چه خالیست ... ؛
بیعت در مرام فرزندان علی،
یعنی ،
«دست دادن» ،
در کنار علقمه ...
«گل نرگس» که میبینم ،
یاد تــــو میافتم ...
جمعهها که منتظر تــو هستم
هیچ «دیگر»ی را نمیتوانم دوست داشته باشم ...
دوست دارم ،
چیزهایی را دوست بدارم ،
که تو بیشتر دوستشان داری ... ؛
یاد تو بر شیشه دل، یکسره سنگ میزند ،
بر تنِ تار و پود من عشق تو چنگ میزند ... ؛
آه ... ، کجای کار من پیش تو لنگ میزند ...