امشب ...
پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ
امشب ،
من برای تو ،
گریه میکنم ،
جایی همین حوالی ،
با اشکهای من جوانه بزن ...
امشب ،
من برای تو ،
گریه میکنم ،
جایی همین حوالی ،
با اشکهای من جوانه بزن ...
امشب شب یلدای دیگران است ،
اما ،
شب یلدای ما هنوز تمام نشده ...
هر وقت که باران میبارد ،
مثل امشب!
هوا لهجه تـــو را دارد ...
فقط آینه میداند زبانِ حالِ دلم را ،
کجای این شب ابری ببینم روی ماهت را ،
شده کابوس شبهایم که بیفانوس چشمانت ،
کجای جاده برگردم مسیر اشتباهم را ...
چه کردهای با مــن ،
که هنوز ،
هر شب ،
ز پیات میدوم من ...