جمعهها
جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ق.ظ
جمعهها که منتظر تــو هستم
هیچ «دیگر»ی را نمیتوانم دوست داشته باشم ...
جمعهها که منتظر تــو هستم
هیچ «دیگر»ی را نمیتوانم دوست داشته باشم ...
تو که نیستی ،
سرد و یخبندان ،
تمام فصلهایمان ،
زمستان است ...
چه انتظاری میکشند ،
دیوارهای کعبه ،
در فراق تـو ...
حکایت جوجــهایست ،
که ،
در انتــظار بیرون آمدن از تخـم ،
میمـاند ،
و حسرت میمانــــد ...
مــردم چه انتــظارهایی دارند ؛
انتــظـار آدم بودن !! ؛
آدم کجا بود ؟ ،
گویند: مُلا شدن چه آســـان ،
آدم شدن محـــال است ...
باید از مادر شهید گمنام بپرسی ... ؛
ما چه میفهمیم دلتنگی غروب جمعه را ...