قفس
چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۵۰ ب.ظ
در قفــس دنیــا باز است ،
ولی چه افــسـوس ،
کــه بالـــم شکــسته ...
ولی چه افــسـوس ،
کــه بالـــم شکــسته ...
بگذار سر بسته بماند گلههایم ...
دوست دارم ،
کلیـــدش را بدهم دست خودش ...
که زخـــم دلـــت از آنها ،
بزرگتر از زخم ســرت است ...
گاهی دلش میخواهد ،
کفشهایش را در بیاورد ،
یواشکـی ،
پاورچین پاورچین ،
از این جسم خاکی دور شـود ؛
به اســم دیگرت صدایت میکنم ؛
آنقدر صدایت میکنم ،
تا دلـــم لایق پاسخت شود ؛
یا رحمان و یا رحیم و یا حمید ...