آرام‌تر

گاهی ،

زندگی با ندیدنی‌های این دنیا ،

آرام‌ترم می‌کند ،

تا با دیدنی‌هایش!

بوی خاطره

می‌گویند باران که میزند ،
بوی خاک بلند می‌شود ؛
اما

گاهی باران که میزند ،
بوی خاطره بلند می‌شود ...

دلتنگی‌

گاهی

دلتنگی‌ها

در این دلهای تنگ

جا نمی‌شود ...

تنهایی

گاهی ،
خوشبختی یعنی ،
تنها بودن ...

سرنگونی

نه تو سپاه بودی ،
نه من پهباد اسرائیلی ،
حقم نبود ؛
اینگونه سرنگونم کنی ...! ؛

تو که نیستی

تو که نیستی ،

غم دنیا

با منه ...

وقت‌کشُی ...

دیشب که عزرائیل برای بردن من آمد ،
فریبش دادم ،
همچون یک ماهی قرمز به روی آب ،
شکل یک آهوی ته دره ،
یا مانند آن قناری بی‌جفت دِق کرده ... ! ،
هَــــر وقت عزرائیل برای بردن من می‌آید
وقت‌کشُی می‌کنم ... ! ؛
فقط به یـک دَلیل ،
مــــن هنوز تــو را دل سیر ندیده‌ام

مهمانی خدا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

آفتاب

من از مصاحبت با آفتاب می‌آیم ،
سایه‌ها را در شور آفتاب گم کرده‌ام ... ! ؛

نگاه مسیحایی‌

چشم تار دلم را ،

به نگاه مسیحایی‌ات ،

روشن کن ... ؛